کد مطلب:325934 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:277

بهاییت و عصر مدرنیته
در اینجا لیستی از دستورات مدرن این گروه را برای عصر مدرن امروزی باز هم از منابع اصلی ایشان می آورم و همین جا همین حقیر همه علمای آنها را (كه البته كلمه علما برای یك گروه سیاسی ورشكسته اصلا صحیح نیست) به مناظره فرامی خوانم. مرد باشید و بیایید مناظره كنید، اگر بخواهید دوستی دارم كه هنوز 13 سالش تمام نشده، او هم می تواند با همه شما مناظره كند. هیچ پیش شرطی هم ندارم. و اما دستورات فرقه بهائیت كه خودشان هم خبر ندارند چه دین معركه ای داشته اند:

دستور اول از كتاب اقدس و نیز در تایید همان دستور كه در كتاب بیان آمده بود: دختر دهاتی مهریه اش 19 مثقال نقره و دختر شهری 19 مثقال طلا است! این دستور متمدنانه ریشه در ادعای برابری زن و مرد در این دین دارد، با این تفاوت كه حتی بین دو دختر شهری و دهاتی تفاوت بین طلا و نقره فرض گردیده است

دینی كه در جایی مراجعه به طبیب حاذق را مقرر داشته، در تناقض گویی دیگری كه در صفحه سیصد و بیست و سه كتاب بیان فارسی آمده استعمال دارو را مطلقا حرام اعلام كرده است. جوانان بهایی یادشان باشد اگر پدرشان یا مادرشان در حال مرگ بودند حق مصرف دارو را ندارند.

و بشنویم از دستور میرزا علی محمد در صفحه دویست و هشتاد و شش كتاب بیان فارسی كه نظافت بدن را این گونه معرفی می كند كه «می توانید (در بعضی نسخه ها باید) هر فردی حداكثر در هر دوازده یا چهارده روز یكبار موی كل بدن خود را بگیرد و سپس تمام بدن را با حنا رنگ كند!» البته كل بدن شامل سر و صورت هم هست! ما كه حرفی نزدیم، فقط خواهش می كنیم این دستور را اگر نمی خواهید عمل كنید به سایر ادیان هم نسبت ندهید. در اسلام اصلا چنین دستوراتی نیست كه موی همه بدن را بزنیم.

در كتاب اقدس جناب خدا!!! فقط زن پدر را برای ازدواج حرام كرده و برای سایرین حكمی ندارد، و آنچه حكمی ندارد و ممنوع نشده حلال است.پسران و دختران بهایی می توانند با خیال راحت با خواهران و برادران خود ازدواج كنند و مطمئن باشند كه خلاف دین عمل نكرده اند و اگر بهاالله خداست هیچ ایرادی بر آنان نخواهد گرفت. البته شاید تا حالا این مورد را امتحان نكرده اید، عیبی ندارد، هنوز دیر نشده. دینتان كه خیلی راحت با این مساله برخورد كرده است.

در كتاب اقدس جناب خدا!! (حسینعلی) و كتاب بیان خدای قبلی!! (علی محمد) از این احكام مترقی زیاد است، فقط كافی است كه بگذارند بخوانید و یادتان باشد روز مناظره هم بیاورید چون اگر ما آوردیم شما قبول نمی كنید و می گویید كتب شما تحریف شده است! حال یك مورد دیگر را ببینید كه در همین كتاب اقدس میرزا حسینعلی می نویسد: اگر كسی به دختری زنا كرد جریمه او نه مثقال طلاست و حال آن كه زنای محصنه كه بدتر هم هست، جریمه نقدی و جزایی ندارد. البته بعد از وی پسرش كه جانشین خدا در زمین محسوب شد برای خالی نبودن از عریضه حكم نمود كه اگر كسی چنین كند از روح انسانی خارج می شود!!

یكی از نقاط ضعف كسانی كه حرف درست و منطقی برای گفتن ندارند در طول تاریخ سركوب مخالفین و عدم اجازه طرح دیدگاه های مخالف بوده است. البته این كار غیر متمدنانه از این دین به قول خودشان فوق العاده مترقی و جهانی بعید است و فقط یك اشاره كوچك در صفحه صد و نود و هشت كتاب مقدس بیان شده كه می گوید: تمام كتابهای عالم را به غیر از كتب امری و آنچه در قلمرو بیان نگارش یافته از بین ببرید! به این می گویند آخر دموكراسی!!

مطالبی را كه از این به بعد می بینید خلاصه ای از كتاب بهائیت در ایران است كه در سایت www.rahpouyan.us متن كامل آن در دسترس است:

بهائی گری به عنوان یك جنبش اجتماعی در قرن سیزده هجری (نوزده میلادی) در ایران پا به عرصه وجود گذاشت و به عنوان حركتی علیه سنتهای دینی و اجتماعی حاكم بر جامعه به حیات خویش ادامه داد. این جنبش در كنار حكومتهای استعماری و در مقابل فرهنگ اصیل ملی - اسلامی قرار گرفت و به عنوان ابزار استعمارگران به كار رفت. از نظر اجتماعی، به روز این جنبش در ایران زمانی بود كه پس از جنگهای ایران و روس به علت افزایش تماس با فرهنگ اروپائی، نوگرایی افكار بسیاری از متفكرین و نیز عوام را به خود مشغول كرده بود و در نتیجه مخالفت با سنتهای غلطی نظیر استبداد شاهان، زمینه برای ظهور حركتهای اجتماعی فراهم شده بود. در چنین شرایطی جنبشهای اصلاحی چندی در ایران شكل گرفتند و در این فضا برخی به فكر تغییر فرهنگ ملی حاكم و ایجاد نوآوریهای مذهبی افتادند. در نتیجه این طرز تفكر بود كه فرقه هایی چون شیخیه و بهائیه در كنار مكاتب سكولار در ایران ظاهر شدند و همواره در مقابل حركتهای احیاگر سنتهای ملی - دینی ایستادند و حركتهای سنت شكن را تأیید كردند. با این طرز فكر كلی، این فرقه ها، حتی اگر به قول بعضی به وسیله همان استعمارگران به وجود نیامده باشند، آلت دست استعمارگران قرار گرفتند.

برای بیان ضرورت مطالعه جنبشهای مذهبی ایران از جمله بهائیت، باید گفت كه ایدئولوژی نقشی اساسی در ایجاد تشكل های سیاسی دارد. یكی از مهمترین وجوه تمایز بین گروه ها، دسته ها و احزاب سیاسی، توجه به مرام یا ایدئولوژی آنان است.

هر ایدئولوژی برای خود جنبشی ایجاد می كند و پهنه ای از جغرافیای سیاسی را به خود اختصاص می دهد. نظری به جنبش های اجتماعی ایران در صد سال اخیر نشان می دهد كه همه آنان از نوعی ایدئولوژی مذهبی بهره مند بوده اند، چرا كه از زمان روی كار آمدن دولت صفویه به بعد، سیاست كشور ما با دین عجین شد. از سوی دیگر نگاهی به ایدئولوژی های غیر مذهبی و طرز تلقی مردم ایران نسبت به آنان از عدم موفقیت این گونه مرامها در این سرزمین حكایت می كند. شدت دوری جستن مردم جامعه ما از ایدوئولوژی های سكولار (غیر دینی) به اندازه ای است كه در تاریخ پنجاه سال اخیر ایران، قدرتمندان سیاسی به راحتی توانسته اند آنان را از صحنه سیاست حذف كنند و حتی برای مشروع جلوه دادن سركوب مخالفان خود آنان را به وابستگی به این دسته از اندیشه ها متهم نمایند. از آن جمله می توان به سركوب سریع وابستگان و هواداران حزب توده ماركسیست های اسلامی توسط محمد رضا شاه را برای سركوب مخالفین مذهبی خویش در دهه 40 و 50 اشاره كرد.

این امر نشان می دهد كه در جغرافیای سیاسی ایران زمین، برای ایجاد حركتهای پایدار سیاسی استفاده از ایدئولوژی های مذهبی به مراتب كارسازتر از ایدئولوژی های سكولار است. نگاهی به تاریخ ایران از دوره باستان تا به امروز این امر
واضح تر می كند. دولت مقتدر كورش كبیر با اتكا به ایدئولوژی مذهبی زرتشت قوام گرفت و دولت ساسانیان برای تجدید آن شكوه به وجهی از همان ایدئولوژی تمسك جست. دولتهای بنی امیه و بنی عباس چند قرن به اسم خلفای اسلامی بر این سرزمین حكومت كردند. و پس از حكومت سلسله هایی كه تقریبا همگی خطبه های نماز جمعه را به نام خلیفه بغداد می خواندند، اولین دولت پایدار ملی با تشكیل حكومت صفویه و با ایدئولوژی مذهب شیعه به وجود آمد و حدود دویست سال دوام یافت. بعد از نادرشاه كه دولت مستعجلی داشت، شاه بعدی به این مناسبت كه اعقاب صفویه مشروعیت دارند، خود را وكیل الرعایا خواند و سلسله نسبتا پردوام بعدی یعنی قاجاریه با استعانت از دین و شاهانش با استفاده از لقب ظل الله پذیرش حكومت خود را بر مردم هموار نمودند. دو انقلاب صد سال اخیر كشور نیز با نام اسلام و با ایدئولوژی مذهبی اتفاق افتاد و نظامهای سیاس زمان خویش را دگرگون كرد.

این واقعیت اهمیت ایدئولوژی مذهبی و به تبع آن جنبش های مذهبی در ایران را نشان می دهد و نیز توجه ما را به این نكته جلب می كند كه در انجام حركتهای پایدار و در نتیجه تغییرات با ثبات در این سرزمین، همواره جنبش های مذهبی دخیل بوده اند.

این واقعیت تیغی دو دم است، چرا كه اصلاح گران می توانند در بهبود اوضاع از این قاعده سود جویند و ناصالحان در به بند كشیدن این ملت و غارت ثروت های او از آن بهره مند شوند. از این رو شناخت ابعاد این واقعیت ضروری است تا بتوان مصلحان حقیقی را از مدعیان دروغین اصلاحگری بازشناخت. برای دریافت بهتر این امر، لازم است به مطالعه جنبش های مذهبی ایران زمین، علل بروز و سازوكار انجام و سرانجام آنان بپردازیم. بررسی «چرایی» و «چگونگی» ظهور و دوام و رشد و یا انحطاط این جنبش ها ما را نسبت به قواعد حاكم بر آنان آگاه می نماید و از این طریق به سیاستمداران و دلسوزان ملك و ملت رهنمود دقیقتری ارائه می نماید. در تاریخ دویست ساله اخیر ایران جنبشهای مذهبی فراوانی پاگرفته اند كه برخی از آنان مانند انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی موجب تحولات ملی شده اند و برخی دیگر مانند جنبش تنگستان و نهضت جنگل در قالب منطقه ای و با بخشی از مردم محدود مانده اند.

در این تحقیق حركت بهائیت مورد نظر ماست. برای شناسایی این حركت لازم است همه عوامل و زمینه های ابعاد در ایجاد و بقای این جنبش مورد بررسی قرار گیرد. برخی از محققین جنبش بهائیت را در ردیف جنبشهای اصلاحی قرار داده و ارزیابی نموده اند. آیا به واقع این جنبش یك جنبش اصلاحی بوده است؟

ما به دنبال تعریفی جامع و مانع از جنبشهای اجتماعی هستیم. با توجه به تعاریف و بحث فوق از نظر ما:

یك جنبش اجتماع عبارت است از حركت مجموعه ای از انسانها، در زمینه ای از امكانات و محدودیتها، به صورت سازمان یافته، به دنبال یك رهبر یا مجموعه ای از رهبران، با ایدئولوژی مشخص. این حركت می تواند یك حركت انقلابی برای ایجاد تغییری بنیادی باشد و یا یك حركت آرام برای ایجاد تغییری تدریجی.

ما نیز مانند تیلی معتقدیم كه ایدئولوژی نشانه هر جنبش است. بنابراین از نظر این نویسنده اگر ایدئولوژی جنبشی مذهبی باشد آن جنبش نیز مذهبی تلقی می شود.

هدف از این جزوه بررسی چند و چون جنبش بهائیت به عنوان یك جنبش مذهبی از آغاز تا امروز است. سؤال اصلی این است: فرقه های شیخیه، بابیه، ازلیه و بهائیه (كه همه را تحت عنوان بهائی گری در ایران خلاصه نموده ایم) كی، چرا، چگونه و توسط چه كسانی به وجود آمده اند؟ دیدگاه ها و اعتقاداتشان چیست و در مقابل حوادث مختلف در ایران، از آغاز پیدایش تاكنون، چگونه موضع گیری نموده اند؟

در این جزوه می خواهیم به جنبش بهائیت از زوایه جامعه شناسی سیاسی بنگریم و نحوه تعامل آن را با اقتدار ملی مورد توجه قرار دهیم. كیان و اقتدار ملی ایران بعد از دوران صفویه حول محور ایدئولوژی تشیع شكل گرفته است.